|
پیروزی تیم ملی فوتبال ایران مقابل نیکاراگوئه
مهدی ترابی پیامآور شادی
تیم ملی فوتبال ایران در دیداری که بسیاری از بازیکنان اصلیاش را به همراه نداشت، برابر تیم ملی نیکاراگوئه به برتری رسید تا کیروش ارزیابی کاملی از بازیکنان در اختیارش داشته باشد. تیم ملی فوتبال ایران که خود را برای حضور در جامجهانی ۲۰۲۲ قطر آماده میکند، شامگاه پنجشنبه در ورزشگاه خالی از تماشاگر آزادی به مصاف تیم ملی نیکاراگوئه رفت که این بازی یک بر صفر به سود شاگردان کیروش به پایان رسید. مهدی ترابی (۱۵) تکگل ایران را زد. تیم ملی ایران در این دیدار با علیرضا بیرانوند (۶۳ سیدحسین حسینی)، سیدآریا برزگر (۷۸ امیرعلی صادقی)، مرتضی پورعلیگنجی، مهدی ترابی (۷۸ امسامان تورانیان)، میلاد سرلک (۶۳ مهدی هاشمینژاد)، ابوالفضل جلالی، وحید امیری، محمدحسین کنعانیزادگان، رامین رضاییان، امید نورافکن (۶۳ امید ابراهیمی/ ۶۵ شجاع خلیلزاده) و روزبه چشمی به میدان رفت. کیروش در شرایطی تیمش را در این دیدار به میدان فرستاد که لژیونرها را در اختیار نداشت و به همین خاطر ترکیبی متفاوت را به میدان فرستاد و تلفیقی از بازیکنان باتجربه تیم ملی و جوانان را که در داخل کشور بازی میکردند مورد ارزیابی قرار داد.
مهدی ترابی زننده تکگل ایران برابر نیکاراگوئه
در نیمه اول هر چند ملیپوشان کشورمان فرصتهای مناسبی داشتند و بخش عمده زمان بازی را از آن خود کرده بودند اما نتوانستند بیشتر از یک گل بزنند که آن هم روی تعلل بازیکنان خط دفاعی نیکاراگوئه به دست آمد و مهدی ترابی با ضربهای دقیق دروازه حریف را باز کرد. در نیمه دوم اما شرایط متفاوت شد و کیروش سعی کرد بازیکنان دیگری را هم محک بزند. یکی از بازیکنانی که در نیمه دوم به میدان آمد و نسبت به سایرین از سن بالاتری برخوردار بود، امید ابراهیمی، مرد تاثیرگذار جامجهانی قبل بود که 2 دقیقه پس از حضورش در زمین دچار مصدومیت شد و از زمین بیرون رفت تا وضعیتش برای حضور در جامجهانی مبهم شود. ابراهیمی که بازوبند کاپیتانی را هنگام ورود از امیری گرفته بود با خروج زودهنگام از زمین بازوبند را به این بازیکن بازگرداند. نیکاراگوئه هر چند در این دیدار یکی دو
موقعیت خوب روی دروازه ایران ایجاد کرد اما حریفی نبود که ملیپوشان را تحت فشار قرار دهد. به همین خاطر کیروش از این بازی به عنوان دیداری برای ارزیابی و محک زدن بازیکنان جوان استفاده کرد تا بتواند بهترینهای آنها را در فهرست ۲۶ نفره نهایی حاضر در جامجهانی قرار دهد. بعد از انجام تستهای پزشکی، مشخص شد امید ابراهیمی مقابل نیکاراگوئه دچار پارگی کامل کشاله شده و حداقل 2 ماه دور از میادین خواهد بود. او بزودی تحت عمل جراحی قرار میگیرد و قطعا جامجهانی قطر را از دست داد.
گفتوگوی کیروش با نسل بعدی
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران تمرینات ویژهای را برای بازیکنان رده جوانان در آخرین روزهای ارزیابی فنی داخلی برگزار کرد؛ نفراتی که قرار است در پایان جامجهانی نسل بعدی فوتبال ایران را شکل بدهند. رقابتهای جامجهانی سال جاری بر خلاف دورههای گذشته در پاییز برگزار میشود تا ورزشکاران و هواداران فوتبال بتوانند در آب و هوای گرم کشور قطر از تماشای فوتبال بزرگان دنیا لذت ببرند. همین موضوع باعث شد این رقابتها در میانههای فصل جاری فوتبال باشگاهی در سراسر دنیا برگزار شود و سرمربیان تیمهای ملی حاضر در این رقابتها با چالش کمبود زمان برای هماهنگی با شاگردان خود روبهرو شوند. کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی ایران نیز از این قاعده مستثنا نبود تا تصمیم بگیرد در روزهایی که بازیکنان تیم بزرگسال را تمرین میدهد، از جوانان و امیدها نیز دعوت کند تا شرایط آنها را نیز ارزیابی کرده و بسنجد. کیروش نه تنها برای پر کردن جای خالی نفرات در تمرینات از جوانان و امیدهای فوتبال کشور بهره برد، بلکه به آنها فرصت داد خود را با بزرگسالان بسنجند و شرایط تمرین در بین حرفهایهای فوتبال کشور را پیدا کنند. سرمربی پرتغالی که در دوران مربیگری خود در فوتبال ایران و سایر کشورها نشان داده است توانایی زیادی در کشف استعدادها دارد، در روزهای گذشته که آخرین جلسات تمرینی تیم ملی بزرگسالان در تهران قبل از اعزام به دوحه قطر محسوب میشد، با بازیکنان جوان صحبت و برای آنها جلسات ویژه روانی را در کنار سایر بازیکنان بزرگسال برگزار کرد.
او که حالا شناخت بیشتری از شیوه بازی امثال امیرعلی صادقی، سینا عبداللهی، آریا برزگر و... پیدا کرده، آنها را امیدوار به آینده کرده است. کیروش که نشان داده است در تربیت نسل فوتبالی استعدادی ویژه دارد، فرآیندی مشخص را برای شناسایی بیشتر بازیکنان مستعد تیم امید در نظر گرفته است تا بتواند همچون علیرضا جهانبخش، سعید عزتاللهی، علیرضا بیرانوند، سیدمجید حسینی و وحید امیری بازیکنان دیگری را به فوتبال ملی معرفی کند؛ بازیکنانی که با پایان جامجهانی ۲۰۲۲ و خداحافظی بازیکنان پا به سن گذاشته، باید جای آنها را پر کنند تا شاید خیلی زود بتوانند در سطح ملی خودنمایی کرده و جایگاه بهتری هم در تیمهای باشگاهی خود
پیدا کنند.
علیرضا بیرانوند: نیکاراگوئه ما را غافلگیر کرد
دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران ابراز امیدواری کرد این تیم بتواند در جام جهانی اتفاق ماندگاری را رقم بزند. علیرضا بیرانوند درباره بازی با نیکاراگوئه گفت: بازی خوبی بود. سورپرایز شدیم واقعاً. تیم خیلی خوبی داشتند. وقتی وسط زمین آمدند برای گرم کردن فکر میکردم 5-4 گل به این تیم میزنیم اما سورپرایزمان کردند. وی ادامه داد: این بازی خیلی به ما کمک خواهد کرد. این را در آینده خواهید دید. یک ماهی بدون بازی بودیم و این دیدار قطعاً به تیم ملی کمک خواهد کرد. ضمن اینکه بازیکنان جوان نمایش خوبی داشتند.
دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران ادامه داد: امیدوارم همه چیز دست به دست هم دهد که ما در جام جهانی موفق باشیم و از این مسابقات لذت ببریم و اتفاق ماندگاری را رقم بزنیم.
راهحل کیروش برای جای خالی
امید ابراهیمی چیست؟
امید ابراهیمی با مصدومیت در دیدار با نیکاراگوئه، جام جهانی ۲۰۲۲ قطر را از دست داد. تیم ملی فوتبال ایران پنجشنبهشب در دیدار دوستانه مقابل نیکاراگوئه به برتری یک بر صفر دست یافت اما اتفاق تلخ این دیدار مصدومیت امید ابراهیمی بود. بررسیهای اولیه روی این هافبک دفاعی باتجربه نشان میدهد کشاله ران او به طور کامل پاره شده و نیازمند عمل جراحی است و حداقل 2 ماه نیاز به استراحت دارد. به این ترتیب تیم ملی در فاصله کمتر از ۱۰ روز تا جام جهانی، یکی از آمادهترین بازیکنان خود را از دست داد. ابراهیمی در تمرینات روزهای گذشته تیم ملی یکی از نفرات بسیار آماده بود. این اتفاق در حالی است که احمد نوراللهی، دیگر هافبک دفاعی تیم ملی ایران هم در آخرین بازی خود برای تیم الاهلی مصدوم شده بود اما به جام جهانی میرسد. سایر هافبکهای دفاعی تیم ملی ایران شامل سعید عزتاللهی، روزبه چشمی و میلاد سرلک هستند. احسان حاجصفی هم مواقعی در پست هافبک دفاعی به میدان میرود.
با توجه به بازی بسته و تدافعی تیم ملی، کیروش حساب زیادی روی بازیکنانی که در این پست به میدان میروند، باز کرده و در این شرایط، نفرات فوق باید جای خالی ابراهیمی را پر کنند.
ارسال به دوستان
قیچی ایرانی
مهاجم ایرانی تیم فوتبال پورتو ۲ جایزه از سازمان لیگ پرتغال را از آن خود کرد. مهدی طارمی موفق شد جایزه بهترین بازیکن و بهترین مهاجم ماه سپتامبر فوتبال پرتغال را از آن خود کند. طارمی در 4 بازی، ۳ گل زده و ۲ پاس گل داده بود. این مهاجم بعد از دریافت جایزه خود گفت: از سازمان لیگ ممنونم. از بازیکنان و کادر فنی هم که به من کمک زیادی کردند تشکر میکنم.
ارسال به دوستان
فرمانده هوافضای سپاه از دستیابی ایران به موشک فراصوت خبرداد؛ این موشک در روزهای آینده رونمایی میشود
نابودی اسرائیل در 7 دقیقه
گروه سیاسی: در طول 8 سال جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه کشورمان که با حمایت همهجانبه کشورهای دنیا همراه بود، ایران به لحاظ امکانات و تسلیحات نظامی، دست پایین را داشت. چنانکه فرماندهان نظامی و سیاستمداران آن دوران بارها در توصیف شرایط جنگ، اظهار کردهاند کشور حتی از تولید سیم خاردار، به عنوان حداقلیترین سلاح نظامی نیز ناتوان بود. همین موضوع باعث شد از همان ایام دفاعمقدس، جمهوری اسلامی ایران پروژه پیشرفت و در نهایت خودکفایی در حوزه نظامی را آغاز کند. شهید حسن طهرانیمقدم که به عنوان پدر موشکی ایران شناخته میشود، پیشران این پروژه بود. موشک «نازعات» که بردی بین 80 تا 150 کیلومتر داشت، نخستین موشک بومی بود که در راستای این طرح سال 66 تولید شد. با ساخت این موشک بومی، فصل نوینی در پیشرفت صنعت و تکنولوژی نظامی ایران آغاز شد که تداوم آن تا امروز ادامه دارد و جمهوری اسلامی ایران در پیشرفت نظامی، به سطح بالایی رسیده است. به گزارش «وطنامروز»، امروز بیستویکم آبانماه یازدهمین سالروز شهادت حسن طهرانیمقدم، پدر صنعت موشکی ایران است. همزمان با ایام شهادت شهید طهرانیمقدم، سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران خبر از یک رونمایی مهم در عرصه موشکی داد. یک رونمایی موشکی که میتواند موازنه نظامی در سطح منطقهای را کاملا به نفع ایران تغییر دهد. پنجشنبه هفته گذشته سردار حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه از ساخت موشک بالستیک هایپرسونیک پیشرفته خبر داد؛ موشکی که قادر است از سامانههای دفاع هوایی پیشرفته عبور کرده و آنها را هدف قرار دهد. وی افزود: این موشک سرعت بالایی دارد و در جو و خارج از جو میتواند مانور دهد. سردار حاجیزاده تصریح کرد: موشک جدید از همه سامانههای سپر موشکی عبور میکند و فکر نمیکنم تا دهها سال بعد هم فناوریای پیدا شود که بتواند با آن مقابله کند. این موشک سامانههای ضدموشکی دشمن را هدف قرار میدهد و یک جهش بزرگ نسلی در حوزه موشکی است. فرمانده هوافضای سپاه درباره زمان رونمایی از موشک هایپرسونیک نیز اظهار کرد: آزمایشهای این موشک انجام شده و در آینده و در یک فرصت مناسب این موشک هایپرسونیک رونمایی خواهد شد.
موشک هایپرسونیک چیست و چگونه کار میکند؟
هایپرسونیک به موشکهایی گفته میشود که با سرعت ۵ تا ۲۵ برابر سرعت صوت حرکت میکند و به عبارتی چندین برابر پیشرفتهتر از موشکهایی است که سرعتی برابر با صوت دارند. در توضیح سرعت بالای موشکهای هایپرسونیک باید گفت این نوع موشکها قادرند در مدت یک ثانیه مسافتی به اندازه 2 تا 8 کیلومتر را طی کنند. سرعت بالای موشکهای هایپرسونیک باعث شده تا همانطور که سردار حاجیزاده نیز به آن اشاره کرد، هیچ سامانه دفاعیای توان مقابله با آن را نداشته باشد. نکته دیگری که باید درباره موشکهای هایپرسونیک به آن اشاره کرد، تفاوت این موشک با موشکهای بالستیک است؛ تفاوتی که باعث میشود هایپرسونیک نسبت به موشکهای بالستیک کارایی بهتری داشته باشند. اگرچه موشکهای هایپرسونیک نیز مانند موشکهای بالستیک قادر به حمل کلاهک هستهای هستند اما در تفاوت این موشکها با یکدیگر باید گفت موشکهای بالستیک برای رسیدن به هدف خود ابتدا به صورت قوسی به فضای ماورای جو میروند و هنگام نزدیک شدن به هدف به جو زمین آمده و از بالا به هدف برخورد میکنند، در حالی که یک موشک هایپرسونیک قادر است بدون رهگیری و انهدام از سوی سامانههای پدافندی، در یک مسیر پایین در جو پرواز کرده و به طور بالقوه بسیار سریعتر از یک موشک بالستیک به هدف خود برسد. موشکهای هایپرسونیک میتوانند یک کلاهک انفجاری را بسیار سریعتر و دقیقتر از بالستیک به هدف بکوبند.
موشک هایپرسونیک با سرعتی 5 برابر سرعت صوت قادر است در طول 7 دقیقه 3360 کیلومتر را طی کند، این در حالیاست که فاصله میان ایران و مرزهای سرزمینهای اشغالی نزدیک 1300 کیلومتر است.
کابوس جدید اسرائیل
آزمایش و رونمایی ایران از موشک هایپرسونیک بیش از هر چیز، رژیم صهیونیستی را به ترس خواهد انداخت. از آنجا که هیچ فناوری و سامانهای برای مقابله با موشکهای هایپرسونیک وجود ندارد، سامانه گنبد آهنین رژیم صهیونیستی نیز توان مقابله با چنین موشکهایی را نخواهد داشت. از همین رو دستیابی ایران به موشکهای هایپرسونیک، به کابوس رژیم صهیونیستی تبدیل خواهد شد. در همین راستا روزنامه صهیونیستی اورشلیمپست با اشاره به اظهارات فرمانده نیروی هوافضای سپاه، نوشت: اسرائیل مدتها پیش از آنکه جمهوری اسلامی ایران اعلام کند چنین سلاحهایی را توسعه داده است، نگران موشکهای مافوق صوت در منطقه بود و برای مقابله با هرگونه تهدیدی از این دست، با آژانس دفاع موشکی آمریکا همکاری کرده بود. این روزنامه صهیونیستی در ادامه نوشت: اگر چه اسرائیل دارای یک گنبد دفاع هوایی چندلایه، از جمله گنبد آهنین، پیکان ۲، پیکان ۳، سپر موشکی دیوید اسلینگ و سامانه پدافند لیزری «پرتو آهنین» است اما هنوز هیچ سامانهای وجود ندارد که بتواند موشکهای مافوق صوت را رهگیری کند.
واکنش عصبی آمریکا نسبت به موشک هایپرسونیک ایران
خبر دستیابی جمهوری اسلامی ایران به موشکهای فراصوت (هایپرسونیک) که خبر از پیشرفت چشمگیر ایران در حوزه موشکی میدهد، به رسم همیشه باعث ترس غربیها شده است. به گزارش وبگاه شبکه خبری «فاکس نیوز»، سرهنگ «راب لودویک» سخنگوی پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در امور خاورمیانه روز جمعه در واکنش به موفقیت جدید ایران گفت که پنتاگون بهخوبی از این گزارش آگاه است. سرهنگ لودویک در ادامه با تلاش برای زیر سوال بردن موفقیت تازه ایران مدعی شد در این زمینه شک و تردید وجود دارد. وی افزود: «مانند همیشه از افشای گزارشها و ارزیابیهای اطلاعاتی درباره چنین موضوعات حساسی خودداری میکنیم. ما به نظارت دقیق بر توسعه و تکثیر موشکهای پیشرفته و فناوری مرتبط ایران ادامه میدهیم». همچنین رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شد اعلام ایران مبنی بر ساخت موشک بالستیک هایپرسونیک، نگرانیها درباره برنامه هستهای این کشور را تشدید میکند.
بازتاب دستیابی ایران به موشک «هایپرسونیک» در جهان
اعلام خبر دستیابی ایران به موشکهای فراصوت از سوی فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت. خبرگزاری فرانس ۲۴ در این باره نوشت: ژنرال امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه میگوید که ایران به موشکهای بالستیک هایپرسونیک پیشرفته که قدرت نفوذ در همه سامانههای دفاعی را دارد، دست یافته است. موشکهای مافوق صوت، میتوانند بیش از 5 برابر سرعت صوت پرواز کنند. این خبرگزاری افزود: موشک مافوق صوت قابلیت مانور دارد و این امر ردیابی و دفاع در برابر آن را دشوارتر میکند. در حالی که کشورهایی مانند آمریکا سامانههایی را توسعه دادهاند که برای دفاع در برابر موشکهای کروز و بالستیک طراحی شدهاند، توانایی ردیابی و خنثی کردن موشکهای مافوق صوت همچنان زیر سوال است. شماری از رسانههای فرانسویزبان از جمله رادیو بینالمللی فرانسه نیز در تارنمای اینترنتی خود خبر دستیابی جمهوری اسلامی ایران به موشکهای بالستیک هایپرسونیک پیشرفته را بازتاب دادند. خبرگزاری رویترز نیز با بازتاب اظهارات سردار حاجیزاده و دستاورد جدید نظامی ایران نوشت که کشورمان موشک بالستیک هایپرسونیک تولید کرده است. روزنامه «اگزماینر» آمریکا نیز دیگر رسانه غربی بود که در گزارش خود تحت عنوان «ایران میگوید موشک هایپرسونیک ساخته است»، اذعان کرد ایران صنایع تسلیحات داخلی خود را با وجود تحریمهای بینالمللی گسترش و توسعه داده است. «سیبیسی نیوز» و تارنمای صهیونیستی «تایمز آو اسرائیل» نیز گزارش ساخت موشک فراصوت ایران و اظهارات سردار حاجیزاده را در صفحات خبری خود بازنشر دادند. شبکه تلویزیونی عربزبان المیادین نیز با پوشش این خبر اعلام کرد: ایران چند روز پس از آزمایش موشک ماهوارهبر، یک موشک جدید سریعتر از سرعت صوت رونمایی کرد. 4 کشور روسیه، چین، آمریکا و کرهشمالی کشورهایی هستند که تاکنون موشکهای هایپرسونیک آزمایش کردهاند و جمهوری اسلامی ایران نیز با آزمایش و رونمایی از موشک فراصوت خود، به این لیست اضافه خواهد شد.
آقای مقتدر منطقه
رونمایی جمهوری اسلامی ایران از موشک پیشرفته فراصوت، نشان پیشرفت چشمگیر و قابل توجه کشورمان در حوزه نظامی، بویژه در ارتباط با پروژههای موشکی دارد، آن هم در شرایطی که ایران بیشترین فشارهای اقتصادی و امنیتی را از جانب دشمنان غربی تحمل میکند. دستیابی ایران به موشک نسل جدید هایپرسونیک قدرت بازدارندگی ایران در منطقه و جهان را بیش از پیش افزایش خواهد داد. با توجه به ویژگیهای موشک هایپرسونیک از جمله سرعت فراصوت و غیرقابل رهگیر بودن آن، از این پس هیچ رژیمی، بویژه رژیم صهیونیستی نمیتواند ادعا کند در مقابل موشکهای ایران مصون خواهد بود.
ارسال به دوستان
دبیرکل حزبالله لبنان در مراسم روز شهید با اشاره به انتخابات اسرائیل:
تلآویو دست احمقهاست!
گروه بینالملل: سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در پاسخ به سخنان یکی از مقامات ارشد آمریکایی درباره حزبالله گفت وبای آمریکایی از در بیرون میرود و از پنجره میآید و ادعای خاورمیانه جدید کار چه کسی بود؟ همان طاعون و وبای آمریکایی! طبق گزارش پایگاه خبری «العهد الاخباری»، سیدحسن نصرالله درباره روز شهید گفت: به این مناسبت میگویم که روز شهید، روزی است که امیر شهادتطلبان به ساختمان فرمانداری نظامی اسرائیل در صور یورش برد و آن را به کلی ویران کرد و در کمتر از یک دقیقه بیش از ۱۰۰ نظامی و افسر اسرائیلی را به هلاکت رساند. دشمن از این عملیات شوکه شد و امیدها و آرزوهایش برای ورود به لبنان در دوران اسرائیلی بر باد رفت و این جریان اولین روند آزادسازی را ایجاد کرد و پس از آن دشمن به فکر عقبنشینی افتاد. دبیرکل جنبش حزبالله درباره انتخابات رژیم صهیونیستی گفت: تمام دولتها و کابینههای اسرائیلی، تروریست و فسادآمیز بودند. این کابینهها هیچ تفاوتی با هم ندارند و همه افراطگرا هستند. آنها دشمنانی احمق هستند و ما خدا را شکر میکنیم که دشمن ما احمق است؛ این موضوع به نابودی هر چه زودترش کمک خواهد کرد. نتایج انتخابات اخیر اسرائیل برای ما فرقی ندارد، زیرا همه احزاب اسرائیلی در جنایات خود شبیه یکدیگرند.
نتایج انتخابات اسرائیل ممکن است عواقبی جدی در فلسطین داشته باشد، زیرا قدرت در دست احمقها خواهد بود، البته احمقها ما را نمیترسانند. سیدحسن نصرالله تاکید کرد: برای ما لبنانیها تنها نگاه خداوند و معادلات قدرت مهم است. در مقابل هر کابینهای از اسرائیل که باشیم، چه افراطی و چه معتدل، چه چپ و چه راست، با قدرت و عناصر آن برخورد خواهیم کرد. درباره توافق ترسیم مرزهای دریایی هم همین است؛ ما تنها بر قدرت خود در مواجهه با تلآویو اتکا داریم. دبیرکل جنبش حزبالله در ادامه با واگذارکردن مسؤولیت رژیم صهیونیستی به آمریکا در منطقه گفت: شیطان بزرگ چه لباس آبی تن کند و چه قرمز، همان شیطان است؛ با همان جوهره و اهداف شیطانی. انتخابات آمریکا هیچ تغییری در سیاستهای منطقهای واشنگتن ایجاد نخواهد کرد؛ دموکراتها و جمهوریخواهان یکسان هستند. سیدحسن نصرالله در ادامه با اشاره به اتهام مسؤولان آمریکایی به حزباللهلبنان مبنی بر منبعی همانند لعنت و وبا و طاعون بودن برای لبنان، خاطرنشان کرد: تهاجم اسرائیل به لبنان با پولها و حمایتهای آمریکاییها از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ و تاکنون انجام شده است. این لبنان و مقاومتش و دولتش و ارتشش بود که شما وبای واقعی، لعنت حقیقی و طاعون را از لبنان و منطقه بیرون راند. وی درباره ناآرامیهای اکتبر ۲۰۱۹ در لبنان که دستاورد عمدی آمریکاییها برای لبنان بود، گفت: شما بودید که این لعن و نفرین و ناآرامی را به کشورمان آوردید؛ این حزبالله بود که در مقابل شما ایستاد و خواهد ایستاد. حصار آمریکاییها تاکنون نیز بر کشور ما ادامه دارد و لبنان از همه جا تحریم و محاصره است. اگر کشوری در جهان شجاعت این را داشته باشد که به بیروت کمک کند، آنها به دولت ما فشار میآورند که نباید این کمک را بپذیرید. دبیرکل جنبش حزبالله درباره کمک ایران به لبنان تاکید کرد: زمانی که کشور ما درگیر بحرانهای شدید مالی و سوختی بود، مسؤولان ایرانی پذیرفتند که با لیره لبنانی به ما سوخت و نفت و بنزین برسانند اما آمریکاییها هشدار دادند و تهدید کردند. حتی در موضوع برق و انرژیهای دیگر لبنان درخواستهایی رسمی به ایران فرستاد و ایران نیز بدون هیچ محدودیتی پذیرفت اما چرا ماههاست روند رسیدن این کمکها متوقف شده است؟ چون لعنتی به نام آمریکا مخالف این موضوع است. وی تصریح کرد: راه فداکاری ما در طول 40 سال گذشته ادامه داشته است و 98 درصد شهدای ما از قشر جوان هستند. نصرالله افزود: خانواده شهدا نقش بزرگی در پویایی این راه 40 ساله داشتند و بسیاری از آنها فرزندان خود را تشویق به انجام این کار کرده و لباس رزم به تن آنها کردند. به دلیل پایبندی خانواده شهدا به مقاومت تا پیروزی، فرزندان شهدا هم عضو مقاومت شده و جزو رهبران آن شدند. سیدحسن نصرالله تصریح کرد: ما ارزش و جایگاه شهدایی که جان خود را برای مقدسات، میهن، آزادی، کرامت، امنیت و عزت ما فدا کردند، ارج مینهیم. به برکت خون شهدا دشمن صهیونیست امروز به این وضعیت و شرایط رسیده است. شهدای ما مشخص هستند اما پیکر برخی از آنها همچنان در اختیار دشمن صهیونیستی است که وجود آنها را منکر میشود.
ارسال به دوستان
مطالبه حجاب اختیاری مؤلفه مدرنیته برای توسعه و مدرنیزاسیون
روحالله اژدری: مطالبات ضدفرهنگی ملی و اسلامی اغتشاشگران در 50 روز گذشته و تحلیل موضعگیری رسانههایی از داخل که ادعای اصلاحطلبی دارند، نشان از تموج دوباره تقابل 2 تفکر موجود در سپهر تاریخی 150 سال اخیر است که یکی متکی بر فرهنگ بومی و سنت اسلامی و دیگری متکی بر یک فرهنگ مهاجم و ضدملی است. جریان دوم که آنها را با عنوان «لیبرال» میشناسیم، بیش از150 سال در هر عرصهای با پشتیبانی نظری و عملی بیگانگان در داخل فعال بوده و از فتح تهران و اعدام شیخ شهید تا انقلاب اسلامی در عرصه قانونگذاری و تولید فرهنگ غربی و مدیریت دیکتاتوری پهلوی حضور داشتهاند و تلاش بسیاری برای به اصطلاح توسعه کشور کردهاند اما فعالیت و حاکمیت دیکتاتورگونه آنها جز عقبماندگی، فقر، فساد، خفقان، مزدوری و شیردهی به بیگانگان و تحقیر ملت قهرمان ایران نتیجهای نداشته است. انقلاب اسلامی در واقع علیه خیانت، فساد و دیکتاتوری آنان در کشور به وقوع پیوست. این جریان فکری که از ابتدای پیدایش تاکنون دارای تنوعی شتر- گاو- پلنگی است، از روشنفکران ضددین، سلبریتیهای رقاصه، خواننده و بازیگر، پریبلندههای روسپی و ورزشکارهای بیمخی چون شعبان جعفریها و تا آخوندهایی ملبس به لباس روحانیت مثل ممقانیها و خرقانیها و امامیها را شامل میشود. این جریان همچون عصر سیاه و خونین و خفتبار پهلوی اکنون نیز مشحون از حضور روشنفکران و سلبریتیها و پورناستارهای همزاد پریبلنده و همجنسبازان قوم لوطمسلک و آخوندهای لیبرال است و به قول خودشان از سروش فیلسوف تا گوگوش رقاص و خواننده را شامل میشود. اکنون که انقلاب بعد از 44 سال استقلال این کشور را تضمین و ایران را به یک قدرت بزرگ منطقهای تبدیل کرده است، در میان فشارها و تحریمهای دشمنان که باید روح وحدت ملی و وطنپرستی را در مقابل دشمن زنده و همه را در تقویت اقتصاد و وضع معیشت مردم بسیج کند، این جریان سر برآورده و با بسیج ظرفیت یک جنگ ترکیبی با فریب برخی جوانان ناآگاه و تصاحب مطالبه بحق مردم در زمینه معیشت و پررنگ کردن موضوع حجاب اختیاری و مساله زنان، تلاش دارد یا جمهوری اسلامی را براندازد یا یک قدم او را به خواست بیگانگان و مزدوران هرزهاش به عقبنشینی در موضوع حجاب وادارد تا آن را مقدمه و سکوی مطالبات بعدی قرار دهد. برای فهم سکو بودن حجاب اختیاری باید به خوانش این جماعت از توسعه و لوازم و زیرساختهای آن پرداخت. در 50 روز اخیر که کشور در آتش اقدامات آشوبطلبانه پیادهنظام جریان توسعهخواه گرفتار بود، علاوه بر عملیات رسانهای بیبیسی و اینترنشنال سعودی، در داخل کشور نیز روزنامههای اصلاحطلب اقداماتی را در راستای عملیات رسانهای در حوزه شناختی برای تغییر منطق تحلیل مردم از مطالبات و خواستههایشان انجام دادهاند که این حرکت کاملا موازی و همخط با رسانههای تروریستی مثل اینترنشنال سعودی است. روزنامههای اصلاحطلب در طول مدت اغتشاشات در کشور در زمینه محکومیت اعمال خشونتآمیز پیادهنظام داعشی لیبرالیسم اقدامی انجام نداده و بیشتر تلاش برای برجسته کردن و تلقین خفقان و خشونت و شکنجه در کشور کرده و برخورد با اغتشاشگران را به نام خشونت ساختاری مورد نقد قرار دادهاند. بیشتر مطالب و تیترهای آنها در نقد حاکمیت جمهوری اسلامی و القای وجود شکاف طبقاتی، نسلی و سبک زندگی بوده و از حاکمیت خواستهاند در مقابل خواست این جریان کوتاه آمده و مطالبات ضدملی و ضددینی آنان را به رسمیت بشناسد. از جمله مسائلی که به آن نمیپردازند و از آن به تعمد عبور میکنند، نقش آشکار و روشن بیگانگان در ایجاد برنامهریزیشده و پروژهای آشوب و براندازی نظام جمهوری اسلامی و تجزیه ایران است. اینکه چرا جریان لیبرال در پشت صحنه حمایت از نیروی پیادهنظام حاضر در صحنه اغتشاشات قرار دارد، به فرصتطلبی آنان برای فشار و امتیازگیری به نفع جریان به اصطلاح توسعهخواه روشنفکر بازمیگردد. برای فهم اینکه جریان اصلاحطلب لیبرال در کشور، صورت تئوریک و بازوی عملیات شناختی اغتشاشگران کنونی است، باید به متون روزنامههای موجود رجوع شود. مرور تیترها، مقالات و مصاحبههای روزنامه اصلاحطلب اعتماد در طول 50 روز گذشته شاهد این مدعاست. این تیترها را مشاهده کنید: «مطالبه جمعآوری گشت ارشاد، تغییر در مطالبات زنان، بازیابی سرمایه اجتماعی زنان، موانع اعتماد عمومی در ایران، تضاد منزلت و موقعیت زنان، اصلاحات باید کرد، دغدغه زندگی خوب، نگران سرطان وطنم، اجرای قانون یا شرع، تکیه بر اکثریت به جای اقلیت، روزنامهنگاری جرم نیست، در مبارزه با فساد عزمی نداریم، زنان حقوق خود را میخواهند، علیه خشونت، شب آتشین اوین، مصائب یک کلمه: ارشاد، ما با بحران متقاطع روبهرو هستیم». اما چنانکه گفته شد همه این عملیات شناختی در رسانههای اصلاحطلب به خوانش آنان از مفهوم و زیرساختهای توسعه بازمیگردد. جالب است بدانیم در همین زمین و در همین ایام (دوشنبه ۱۶ آبان1401) روزنامه اعتماد در مقالهای با عنوان «ناامنی ناآرامی» به قلم حسن احمدی ایدئولوژی اسلامی را خلاف منافع ملی معرفی و مخاطب را با این سوال مواجه میکند: چرا ما باید ایدئولوژی را بر منافع ملی و توسعه و رشد ترجیح دهیم؟ این روزنامه در ادامه مینویسد: «تلاشهای بیثمر «مدرنیزاسیون دستوری و دولتی بدون سپری کردن پروسه مدرنیته» و عدم توجه به تار و پود سنتها و زیرساختهای فکری و فرهنگی تجدد و فقدان رخدادگی توسعه انسانی و توسعه فرهنگی در یکایک افراد جامعه، از ظرفیتهای اکولوژیک گرفته تا دیگر شاخههای بومی و اقلیمی، به مثابه حرکت 5 درصد الیت محرک توسعه، با وجود توده ناهمسو [است] که همچون گوی ثقیلی، زنجیروار به گامهای رو به توسعه بسته شدهاند. دوگانگی فرهیختگان مذهبی-غیرمذهبی، حوزوی- دانشگاهی، سستی تفکر و پایههای بخش مذهبی روشنفکران موافق توسعه و یله بودن بخش بنیادگرا و ارتجاع مذهبی و از طرفی نحیف بودن طبقه متوسط اجتماعی، مانع اساسی مقابل توسعه در جامعه ایرانی 150 سال دوره گذار سنت- تجدد محسوب میشود». این جملات که مدرنیته را زیرساخت مدرنیزاسیون میداند، انسان را یاد این سخن دکتر سروش، پدر روشنفکران مذهبی میاندازد که غرب چشم بسته به توسعه دست یافته است و ما هم اگر بخواهیم به توسعه دست یابیم، باید چشم خود را بسته و با سرعت در همان راهی که غرب رفته است برویم. این جمله بدان معناست تمام تجربههای منفی و مثبت غرب را با وجود اینکه آن تجربه آموخته غرب در پیش روی ما است و میتوانیم از آن استفاده کنیم، بازتولید و تجربه کنیم. روشنفکر مقلد و الینه شده و عجول در رسیدن به توسعه، همین را میخواهد. میخواهد برای رسیدن به مدرنیزاسیون و تکنولوژی از روی تمام ارزشهای متعالی بشری عبور کند.
تمام سرمایههای ارزشمند بشری را دور بریزد و چون مهمترین مانع برای دور ریختن آن ارزشها دین است، لذا باید اول با دین و مظاهر دینی از جمله حجاب و حیا و ناموس مبارزه کند. برای روشنفکر غیرمذهبی که نماد آنان را در تجمع برلین و آمستردام مشاهده کردیم، از محل عریان شدن نیلوفر فولادی تا خیابان «ردلایت» جایی که زنان را برای بردگی جنسی به فروش میگذارند، فاصله کوتاهی است. اگر به فرض محال بتوانند حجاب را بردارند، مطالبات خود را تا آزادی روسپیگری و همجنسگرایی هم دنبال خواهند کرد، چون در اندیشه لیبرالیسم و روشنفکران منتسب به این ایدئولوژی، بدن متعلق به خود فرد است و هر جور میتواند از آن استفاده کند. بردگی جنسی آخر پروژه حجاب اختیاری است که یکی از مولفههای توسعه شمرده میشود. این همان زیرساختی است که با عنوان مدرنیته باید مقدمه مدرنیزاسیون باشد. این همان رخدادگی توسعه انسانی و فرهنگی مورد رضایت ارتجاع ضدمذهبی است. اما انقلاب اسلامی دقیقا با حذف ارزشهای اسلامی و بشری مخالف است. انقلاب اسلامی خود دارای زیرساخت توسعه انسانی و فرهنگی است. انقلاب اسلامی مدرنیته غربی را به دیوار میکوبد. برای دفاع از ارزشهای انسانی و دینی جانها فدا کرده و قبرستانهایی پر از شهدا دارد که به دست همین جماعت داعشی- لیبرالی و خزیده در دامن غرب آباد شدهاند. باز هم دارد شهید میدهد و خواهد داد تا اصحاب من النور الی الظلمات نتوانند در جامعه اسلامی جولان دهند و جوانان و زنان را به سوی ظلمات با خود همراه کنند. توسعه و رشد با زیرساخت فرهنگ بومی و اسلامی تاکنون جواب داده و ایران را مقتدرترین کشور منطقه کرده است و اگر نبود جریان لیبرال داخلی که همچون زنجیرهای بسته به دست و پای حرکت تعالی کشور عمل میکند، قطعا ما در جایگاهی فراتر از امروز در مقابل تمدن پوسیده غرب ایستاده بودیم.
ارسال به دوستان
به حریف پاس گل ندهید
جواد آقایی: تعدادی از بازیکنان تیمملی فوتبال ایران در مراسم آغاز مسابقه با نیکاراگوئه، با پخش سرود ملی ایران همراهی نکردند؛ اقدامی که بلافاصله مورد استقبال ضد انقلاب و رسانههای تروریستی قرار گرفت.
اگرچه بازی با نیکاراگوئه یک بازی دوستانه دسته چندم بود و برخی بازیکنان ایران هم گمنام بودند و به طور کلی این بازی چندان جدی گرفته نشد و شاید مردم زیادی هم به تماشای آن ننشستند اما به هر حال بازی تیمملی فوتبال ایران بود و باید قوانین و مقررات آن رعایت میشد. بازیکنانی که سرود ملی ایران را نخواندند، در واقع یک اقدام توهینآمیز را مرتکب شدند. هم به ایران توهین کردند و هم به مردم ایران بیاحترامی! بازیکن تیمملی فوتبال ایران باید با سرود ملی همراهی کند. در مسابقات بینالمللی، هنگام پخش سرود ملی، ورزشکاران آن کشور نسبت به سرود ملی و مردم خود ادای احترام میکنند؛ یا متن سرود را زمزمه میکنند یا اینکه به نشانه احترام دستها را روی سینه و روی پرچم ملی خود میگذارند. این اقدام، یک رفتار ملی و ادای احترام ورزشکاران یک کشور به وطن و هموطنانشان است.
رفتاری که بعضی بازیکنان تیمملی فوتبال ایران در بازی با نیکاراگوئه مرتکب شدند، نه تنها بیاحترامی به ایران، بلکه بیاحترامی به مردم ایران بود. به همین خاطر این اقدام موهن طی 2 روز گذشته واکنشهای متعددی در افکار عمومی ایرانیان در پیداشته است و اکثر مردم نسبت به این رفتار ابراز نارضایتی و بعضا عصبانیت کردهاند.
البته یک نگاه غیراحساسی و دقیقتر به این ماجرا معتقد است باید همه بازیکنان تیمملی فوتبال کشورمان را نسبت به اتفاقات 2 ماه اخیر و ماهیت و پشت پرده آن آگاه کرد تا همه آنها متوجه شوند اتفاقا این اقدام -یعنی نخواندن سرود ملی ایران- نه تنها مطالبه مردم نیست، بلکه همان کاری است که دشمنان فوتبال ایران میخواهند. به عبارتی نخواندن سرود ملی، یک اقدام دشمن شادکن است. چرا میگوییم این اقدام تعدادی از بازیکنان فوتبال خواسته مردم نیست و اتفاقا خواسته دشمن است؟
1- نخواندن سرود ملی چه کسانی را خوشحال میکند؟ مردم؟ عدهای میگویند نخواندن سرود ملی و برخی اقدامات نمادین دیگر توسط برخی ورزشکاران، همراهی با ناراحتی و غم مردم است. ناراحتی مردم؟ پس چرا هنگام پیروزی تیمهای ورزشی در مسابقات مختلف، مردم روی سکوها به جشن و شادمانی میپردازند؟! در 2 ماه گذشته آیا سابقه داشته است در یک رقابت ورزشی، پس از پیروزی و موفقیت نماینده یا نمایندگان ایران، تماشاگران ایرانی روی سکوها ابراز خوشحالی نکرده باشند؟ آیا در بازیهای فوتبال ساحلی شادی مردم را روی سکوها ندیدیم؟! آیا خودمان در خانههایمان ابراز شادمانی نکردیم؟ آیا با قهرمانی تیمملی کشتی فرنگی ایران در مسابقات جام جهانی باکو، ایرانیان روی سکوهای سالن مسابقات ابراز خوشحالی نکردند؟ خود ما چطور؟ مردم اینها هستند. با پیروزی ورزشکاران تیمهای ملی کشورشان خوشحال میشوند و با شکستهای آنان ناراحت.
قطعا مردم ایران از رفتارهایی مثل نخواندن سرود ملی ایران توسط ورزشکاران ملی خوشحال نخواهند شد. مردم ایران از تیمملی خود انتظار پیروزی در جامجهانی را دارند. انتظار دارند افتخارآفرینی کنند. انتظار دارند با پیروزی بر حریفان مردم را خوشحال کنند. اتفاقا این قبیل رفتارها ممکن است این نگرانی را برای مردم ایجاد کند که برخی بازیکنان تیمملی درگیر و اسیر حاشیه شدهاند و ممکن است عملکرد مناسبی در جام جهانی از خود نشان ندهند و تیمملی فوتبال ایران از حاشیهسازی این بازیکنان آسیب ببیند، بویژه که امسال بسیاری نسبت به صعود تیمملی فوتبال کشورمان به مرحله بعدی بسیار امیدوارند.
2- از نخواندن سرود ملی چه کسانی خوشحال میشوند؟ مشخص است؛ همانهایی که دنبال تحریم ورزش ایران هستند. همانهایی که یک بار 2 سال قبل تمام زورشان را زدند تا سازمانهای بینالمللی ورزش ایران را تحریم کنند تا ورزشکاران ایرانی در میادین بینالمللی حاضر نشوند، حالا به بهانه حوادث اخیر در ایران، دوره افتادهاند از اروپا تا کانادا و آمریکا که به فیفا فشار آورند تا تیمملی فوتبال ایران را از مسابقات جام جهانی حذف کند! اینها همانهایی هستند که برای تحریم ایران تلاش و با مقامات دولتهای آمریکا و اروپا رایزنی میکنند. آنها همانهایی هستند که بارها و بارها علنا در مصاحبههای خود، سخنرانیهای خود و دیدارهای خود با مقامات غرب، خواستار حمله نظامی به ایران شدهاند.
اینها از تحریم ورزش و فوتبال تا تبدیل اعتراض در ایران به آشوب و اغتشاش و خشونت، از تلاش برای تحریم مردم ایران و درخواست علنی برای حمله نظامی به ایران، یک خط و استراتژی واحد را دنبال میکنند.
اینها همانهایی هستند که مردم را به خاطر زندگی عادی و روزمره شماتت میکنند؛ همانهایی که به زور میگویند مردم نباید شادی، میهمانی و دورهمی داشته باشند؛ همانهایی که میگویند مردم نباید سینما بروند و تفریحات معمول را انجام دهند؛ همان تندروهایی که به زور به کاسب و مغازهدار فشار میآورند که کسبوکار خود را تعطیل کند؛ دقیقا همین افراد و همین طیف تندرو از نخواندن سرود ملی ایران توسط ورزشکاران تیمهای ملی کشورمان ابراز خوشحالی میکنند. همینها و لشکر فیک و رباتهایشان هستند که به صفحات مجازی ورزشکاران حمله میکنند و آنها را برای اجرای خواستههای نامعقولشان تحت فشار قرار میدهند. این طیف تندرو طرفداری بین مردم ندارند. عدهای منفور و راندهشده هستند و خودشان هستند و عدهای سبکسر و لشکر فیک مجازیشان، اگرنه مردم - مردم واقعی و نه لشکر فیک مجازی - دارند زندگی میکنند؛ طبق معمول؛ و اتفاقا مردم واقعی از پیروزیهای تیمملی فوتبال خوشحال میشوند؛ هم روی سکوها جشن و شادمانی میکنند و هم در منازل و خیابانها. مردم واقعی اگر تیمملی فوتبال ایران در جامجهانی قطر در مسابقهای پیروز شود، به خیابانها میآیند و جشن و پایکوبی به راه
میاندازند.
3- بازیکنان تیمملی باید دقت کنند در کدام زمین بازی میکنند. بازیکنان تیمملی فوتبال ایران باید دقت کنند و هوشیار و باهوش باشند. بازیکنان تیمملی فوتبال ایران دقت کنند که امسال در گروه ایران، 2 تیم انگلیس و آمریکا حضور دارند؛ 2 کشوری که بیشترین خط آشوب و تحریم و جنگ علیه ایران از آنها و عوامل فارسیزبانشان صادر میشود؛ 2 کشوری که امسال در جام جهانی هم بیرون از زمین و هم درون مستطیل سبز رقیب ما هستند. برای بازیکنان و کادر مربیگری تیمهای ملی فوتبال آمریکا و انگلیس چه خبری بهتر از اینکه رقیب سرسختشان در مسابقات این دوره، یعنی تیمملی فوتبال ایران، بیرون از زمین مسابقه و در زمین مسابقه درگیر حواشیای باشد که سیاستمداران این 2 کشور در 2 ماه اخیر برای ایران ساخته و پرداختهاند؟
دشمنان ایران نتوانستند مانع حضور تیمملی ایران در مسابقات جامجهانی شوند اما حالا دنبال نتیجه نگرفتن تیمملی فوتبال کشورمان در جامجهانی هستند. آنها با شادی مردم ما مخالفند. ببینید در این 2 ماه گذشته چطور با شادی و زندگی مردم ایران مقابله کردهاند. یک اقدام آنها را بیاورید که باعث خوشحالی و شادی مردم ایران شده باشد. بیاییم مرور کنیم: تلاش برای حذف تیمملی فوتبال ایران از جام جهانی، مذاکره با سیاستمداران آمریکایی، کانادایی و اروپایی برای تحریم بیشتر مردم ایران، راهاندازی کمپین برای تعطیل کردن سفارتخانههای ایران در دنیا، راهاندازی کمپین برای حمله نظامی آمریکا و ناتو به ایران، فشار به مردم کوچه و بازار برای برگزار نکردن جشن و شادی و حمله به کاسبان و مغازهداران برای تعطیلی کسب و کارشان. جواب مشخص است؛ هیچکدام. اینها مردم نیستند. اینها ایرانی نیستند. اینها دشمن ایران و ایرانی هستند. بیاییم در جامجهانی، اول اینها و سپس کشورهای حامیشان را در مستطیل سبز شکست دهیم.
ارسال به دوستان
حوادث اخیر و بایستههای جریان پیشرو انقلابی از حصحص الحق تا جهاد شنیدن
تریبون سوم
مدتها قبل از بروز التهابات اخیر در کشور، رهبر حکیم انقلاب کلیدواژه «جهاد تبیین» را در فضای اندیشهای و رسانهای کشور مطرح کردند. بیشک این روزها، میدانِ عملی تحقق جهاد تبیین است و همه کسانی که تا پیش از این در شرح و تفسیر مفهوم جهاد تبیین قلمفرسایی کردهاند، الان وقت آن رسیده که در میدان این جهاد، حضور عملی داشته باشند. ورود صاحبان اندیشه به عرصه ارزیابی، تحلیل و ارائه راهکار برای مشکلات و مسائل این روزهای کشور، از اهم تکالیف دینی و وطنی قشر فرهیخته جامعه است. جناب حجتالاسلام والمسلمین محسن قنبریان، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه در نوشتار پیش رو تلاش کرده است تا در راستای پروژه جهاد تبیین، نگاهی روشنگرانه و راهکارهایی فعالانه نسبت به حل مسائل پیشآمده در کشور ارائه کند. وی ابتدا با شرح آیه «الان حصحص الحق» به بررسی اقدام تروریستی در حرم مقدس حضرت شاهچراغ علیهالسلام میپردازد و در ادامه با استفاده از آیات و روایات و همچنین پیش کشیدن مبحث «ولاء طرفینی»، راهکارها و تحلیلهایی را نسبت به اوضاع اخیر کشور ابراز میکند.
پیش از اینکه به طور تفصیلی وارد تحلیل وقایع اخیر و ارائه راهکار در این زمینه شوم، مایلم مقدمهای را به عرض برسانم. هر فتنه و التباسی حصحصهای دارد! آیه ۵۱ سوره یوسف بخش اسرارآمیزی دارد، آنجا که می فرماید: «اَلآن حَصحَصَ الحَقُّ» یعنی الان حق آشکار شد!
یوسف از اول معصوم بود. برای اثبات بیگناهی او دلایلی مثل پاره شدن لباس از پشت و شاهد غیبیای که رسید، موجود بود اما با وجود این شواهد، معصومیت یوسف به 7 سال زندان رفتن انجامید ولی بعد از این 7 سال ناگهان اتفاقاتی افتاد که شنیدهاید؛ از خواب فرعون و طلب تعبیر آن تا اینکه جمعی در دربار فرعون شکل میگیرد و سخن از وقایع اتفاق افتاده بر یوسف گفته میشود، آنجاست که معصومیت یوسف بر همگان آشکار میشود و اینجا آن آیه اسرارآمیز ذکر شده است: «اَلآن حَصحَصَ الحَقُّ».
هر جا فتنه هست، هر جا التباس و اشتباه هست، هر جا قاطی شدن حق و باطلی هست، هر جا فضای غبارآلود هست که حق را از باطل نمیتوان شناخت، هر اتفاقی در تاریخ که این شرایط را داشته باشد، یک «الان حصحص الحقی» دارد، یک لحظهای دارد که در آن حق، تمامقد و واضح نمایان میشود. این لحظه، بخشی از آن یک تقدیر ربانی است و بخشی از آن تدبیر انسانی. یعنی آنگاه که تدبیر انسانی در راه حق با اراده حضرت حق همراه شد، ناگهان حق جلوهگر میشود.
شهادت مظلومانه زنان و کودکان در حرم شاهچراغ، «الان حصحص الحق» فتنه 1401 بود. پس از ماجرای مهسا امینی و اتفاقاتی که افتاد، برای برخی حق از باطل آشکار نبود. به هر حال بخشی از جامعه دچار بیاعتمادی هستند، منابع اطلاعاتشان از رسانههای خارجی است، برخی هم به خاطر گسلهای نسلی انتقادهایی به رویههای جاری دارند، به هر ترتیب به علل مختلف برای بخشی از جامعه مساله به درستی مشخص نبود اما اقدام تروریستی که در حرم شاهچراغ رخ داد، حقیقت را آشکار کرد.
چهارضلعی معنای حصحصه
این کلمه رازآلود فقط یک بار در قرآن آمده و 4 لبه معنا دارد که برای ما مشکلگشایی میکند:
1- ظهور بعد از خفا و کتمان
تصویر ما از اعتراضات شبیه یک عکس سلفی بود اما تصویر رهبر انقلاب از اعتراضات شبیه یک عکس ماهوارهای. بسیاری از ما فاعلیت و عاملیت تحرکات خیابانی را همان گسلهای نسلی و انتقادها و اعتراضها میدیدیم، دشمن هم وجود خود را کتمان میکرد اما واقعه شاهچراغ دشمن را از خفا به جلوت کشاند و جای کتمانی باقی نگذاشت.
2- جدا کردن حصه و نصیب حق از باطل
در حصحصه باید حصه و سهم باطل معلوم شود. بر اساس بیانیه شورای تامین زاهدان، عدهای بیگناه در زاهدان کشته شدند، شاید پرسیده شود چرا برای آنها هشتگ ایران تسلیت زده نشد؟ مگر خون شیرازی و شیعه از خون زاهدانی و اهل سنت رنگینتر است؟ ابدا اینطور نیست. خون هر انسانی محترم است و ریخته شدن خون هر بیگناهی دردآور و دردناک. هر خونی 2 وجه دارد: یک وجه خدایی؛ در این وجه هیچ فرقی برای خدا نمیکند، خون هر مظلومی که ریخته شود خداوند منتقم آن است. دومین وجه، وجهی است برای ما، یعنی جنبه اجتماعی ریخته شدن خون مظلوم. برای ما انسانها با قدرت تشخیص ناقصی که داریم این امکان نبود که دست بر تکتک کشتههای زاهدان بگذاریم و بدانیم کدام مظلوم بود و اتفاقا کدام ظالم؟ کدام مظلومانه کشته شد و کدام همانی بود که به پاسگاه پلیس با اسلحه حمله کرد اما واقعه شیراز اینگونه نبود، همه کشته شدهها یکدست مظلوم بودند، این بود که ایران یکدست صدای تسلیت شد و این بود که «الان حصحص الحق» در این واقعه رخ داد.
3- باطل زایل میشود
در حصحصه، حق فقط آشکار و از باطل متمایز نمیشود، بلکه باطل را هم رسوا و زایل میکند.
شهدای امنیت هم شهید بودند. این بار اصلا به خاطر تدبیر انتظامی و مقابله با کشتهسازی، شهدای امنیت به شکل معناداری بیشترند. اما آن شهیدان عزیز، کل جامعه را به حصحصه نرساندند! برای بعضی این بود که در درگیری و آشوب اینها میزنند، آنها هم میزنند؛ طبیعی است برخی از این طرف هم کشته شوند! اما در عملیات تروریستی شاهچراغ، کشتن زن و بچه و پیر و جوان در حال غفلت (ترور) آن هم با آن وضع که بروی و برگردی و تیر دوباره بزنی و...! کودک شیرخوار و بچه دبستان، شهادتش کارکرد اجتماعی متفاوتی از شهادت مرزدار و پلیس دارد؛ پس این هم یک وجه دیگر از «الآن حصحص الحق»!
4- ثبات و استقرار حق را هم در پی دارد
در حصحصه، حق باید به ثبات و استقرار هم برسد. مثل یوسفی که نه فقط تبرئه شد، بلکه در حصحصه، امین و عزیز مصر هم شد.
ماجرای شاهچراغ و نوع شهادت آن عزیزان، ملت را به صحنه آورد؛ رمز همیشگی استقرار حق در این ۴ دهه، حضور میلیونی مردم بوده است که دوباره این حضور رخ داد و همین حضور، حق را مستقر و تثبیت میکند.
کار فوری ما: ان تقوموا لله
در این بخش روی سخنم با همه عزیزانی است که ایران و انقلاب را دوست دارند، بویژه به آنهایی که تبعیت از ولایت امر در غیبت را از دینداریشان کنار نگذاشتهاند:
شاید مثل بنده از برخی دستگاههای حاکمیتی در رعایت آرمانها و استانداردهای انقلاب اسلامی گلایهها داشته باشید اما در ماجراها و شرایط حساس اخیر دستور صریح رهبر انقلاب اسلامی این است که همه در کنار آنها ید واحد شویم!
من وظایف ید واحده را اینگونه میفهمم:
الف- پشتیبانی همگانی از حافظان امنیت و قوه قضائیه برای مقابله قاطع و خردمندانه با سررشته فاجعهآفرینیها و عوامل خائن همسو با دشمن.
ب- خنثی کردن توطئه دشمن برای اعمال خشونت حداکثری بهانهساز یا تسامح زمینهساز زنجیره آشوب از سوی نظام، با حضور باشکوه همگانی در راهپیمایی و تجمعات انقلابی مثل همیشه، برای جمع کردن اغتشاشات خیابانی.
ج- حضور متین و حداکثری دانشجویان اصیل مقابل دانشجونمایانی که به مقدسات بیاحترامی میکنند؛ با شعارها و نمادها و ابتکاراتی که آنها را منفعل یا مأخوذ به حیا کند.
د- حضور تبلیغی فعالان انقلاب برای ید واحد کردن همه عناصر، مقابل دشمن و عناصر خائن در دانشگاه و مدرسه و محلات.
و- جدا کردن جاهل و غافل از عوامل خائن با خنثی کردن شک و شبههها - بویژه در ید واحد شدن ملت- توسط فعالان عرصه فکر و تبلیغ.
پس تاکید میکنم قبل از اینکه دیر شود، موعظه الهی را گوش کنیم: ان تقوموا لله!
یک نکته درباره سخنان مولوی عبدالحمید
در اینجا لازم میدانم که در ضمن سخنانم نکتهای را درباره مولوی عبدالحمید بیان کنم. حتما در اخبار رسانهها دیدهاید که ایشان در وقایع اخیر مواضع تندی اتخاذ کرد. کسانی که قصد مواجهه عقلانی و صحیح با این مواضع را دارند باید به چند نکته توجه کنند؛ یکی اینکه ما نباید خودمان به دست خودمان ایشان را نماینده تام اهل سنت نشان بدهیم، بخش مهمی از اهل سنت کشور نوع دیگری میاندیشند و جناب مولوی عبدالحمید در مقام نمایندگی و رهبری همه اهل سنت ایران نیست. نکته دوم اینکه در نقد و مواجهه با کلمات مولوی عبدالحمید باید مسیر جدال احسن را در پیش گرفت و نباید کنایهها و سخنانی گفته شود که اهل سنت را نشانه بگیرد. هر پاسخی به ایشان که گسل شیعه- سنی را فعال کند، دانسته و ندانسته در خدمت دشمن است و این ماجرا را به سمت جنگ فرقهای میکشاند.
در نتیجه، پاسخهای متین و سنجیدهای که از بدنه بلوچ و سنی اطراف ایشان بکاهد؛ باید حکیمانه، اسلامی و ایراندوستانه باشد.
از سویی، حذر در آیه ۷۱ نساء(خُذُوا حِذرَکُم) به معنى بیدارى و آمادهباش و مراقبت در برابر خطر است (گاهى به معنى وسیلهاى که به کمک آن با خطر مبارزه مىشود نیز آمده است).
حذر، در این روزهای ما، مراقبت در برابر خطر اختلاف مذهبی و فعالسازی گسلهای مذهبی درون ایران و اسلحه مقابل دشمن خارجی و مزدوران مسلح تجزیهطلب است که به هیچ وجه نباید از این مساله غفلت کرد.
احیای ولاء طرفینی، از بنیادینترین کارها
فوریترین کاری که ما باید در زمان کنونی انجام بدهیم، ولاء طرفینی است. طبق آیه ۷۱ سوره توبه، برای امر به معروف و نهی از منکر، به همه زنان و مردان جامعه اسلامی ولایت داده شده است! چون شرط آمر به معروف و ناهی از منکر، عدالت نیست؛ پس بیحجاب هم این ولاء را دارد!
امر به معروف و نهی از منکر باید یک جریان دوطرفه باشد، اینکه ما برای سالیان سال جامعه را تبدیل کنیم به ۲ طبقه همیشه امر کن/ همیشه امر شو، منجر به ایجاد گسل در جامعه میشود. این مساله باعث میشود طبقه «همیشه امر شو» کمکم به سمت مقاومت مدنی برود. اگر بخشی از روحانیت، زنی را به خاطر بیحجابی امر به معروف و نهی از منکر میکند، همان زن بدحجاب هم حق دارد بخشی از روحانیت را به خاطر دچار شدن به اشرافیت نقد کند. اگر حاکمیت، بخشی از بدنه مردم را به دلایل عدم التزام به بخشی از شریعت مثل قانون حجاب امر به معروف و نهی از منکر میکند، همان بخش از مردم هم باید حق داشته باشند حاکمیت را به خاطر عدم التزام به بخشی از شریعت مانند کوتاهی و قصور و تقصیر در اقامه عدل و قسط و مبارزه با فساد امر به معروف و نهی از منکر کند.
اگر این جریان دوطرفه امر به معروف و نهی از منکر محقق شد، فضای گفتوگو باز میشود اما اگر ما این جریان دوسویه را محقق نکردیم، طبقه «همیشه امر شو» به سمت مقاومت مدنی یا مواجهه خشن با آن طبقهای میرود که همیشه در مقام امر کردن است. به نظر من تحقق ولاء طرفینی، بنیادینترین کاری است که میتواند گرههای موجود را باز کند.
«اٌذٌن خیر» یا گوش فعال
• آنچه این روزها سخنگوی جوان دولت در شرایط به ظاهر قفل شده دانشگاه از خود نشان داد، عمل به سیره حکمرانی نبوی بود.
• آیه ۶۱ توبه، «گوش فعال» بودن پیامبر(ص) را چنین توصیف میکند که منافقان هم به او میگفتند: اُذُن! یعنی گوش! (یقولون هو اُذُن)
خداوند آن صفت حکمرانی پیامبر(ص) را تحسین میکند: قُل اُذُنُ خَیر لکم: بگو گوش خوبی برای شماست!
گوش خوب حکمران، نه فقط شنیدن حرفهای خوب، بلکه شنیدن خوب است. حتی اگر در بین گویندگان عبدالله بن نُفیلها و منافقانی باشند و حرفهای غلط یا قصدهای سوئی داشته باشند. این احترام حکمران به هر حرف از هر گوینده جزو سیره حکمرانی اسلامی است.
رهبر حکیم انقلاب مکرر از هفتهای یک بار رفتن خود به دانشگاه در اوایل انقلاب و توصیه این کار به مسؤولان گفتهاند که متاسفانه تا کار قفل نشود خوب انجام نمیشود. رهبر حکیم انقلاب اوایل انقلاب در روزهایی که دانشگاه در تسلط گروههای معارض افتاد و تیراندازی در دانشگاه میشد، حضور هفتگی خود در دانشگاه را قطع نکردند.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای حتی حضور فرماندهان نظامی را در دانشگاهها لازم میدانند، ایشان در این باره میفرمایند: «از مطالب دیگری که گفته شد مساله حضور مسؤولان در دانشگاه است. این اشکال کاملا وارد است. من عقیدهام این است که مسؤولان باید در دانشگاهها شرکت کنند؛ رؤسای 3 قوه، مسؤولان میانی، رئیس صدا و سیما، مسؤولان سپاه و نیروهای مسلح اینها بروند با دانشجوها جلسه بگذارند و حرفهای گفتنی دانشجوها را بشنوند 16/۵/91).
• واقعیت این است که این نسل مدرسه و دانشگاه هیچ کدام نه انقلاب و نه دفاعمقدس را از نزدیک ندیدهاند. پیمایشهای واقعی دستگاههای نظام هم میگوید اینها عمدتا دیتاهای اطلاعات خود را از غیررسانهها و تریبونهای نظام میگیرند.
پس بازگفتنها بس است و شنیدنها لازمتر است. گوش فعال چهرههای نظام فقط زمینه تخلیه روانی جوانان نیست، آشنایی با دید و دغدغه و زبان آنهاست. از این رو برای مسؤولان از نان شب لازمتر است. یعنی آورده این شنیدن برای مسؤولان و چهرههای نظام بیشتر از آوردهاش برای دانشجویان و دانشآموزان است.
نباید محاسبه کنند در چنین فضاهای پرهیاهویی مگر چه میشود گفت؟! و نتیجه بگیرند که فعلا برای گفتوگو مناسب نیست!
از قضا برای اُذُن خَیرِ حکمرانی الان از همیشه مناسبتر است، خوب است:
۱- آقای رئیس جمهور، خود و وزرایش را به دانشگاههای مختلف، دوره بفرستد و کار سخنگوی جوان را امتداد دهد.
۲- رئیس مجلس و کمیسیونهای مرتبط و چهرههای شورای انقلاب فرهنگی و رؤسای صداوسیما نیز چنین کنند. بروند از نزدیک در مدرسههای دخترانهای که روسری برداشتهاند و اعتراض تند میکنند، صدای آنها را بشنوند. بهترین بازخورد برای میزان تحقق مصوبات و اعتبارات دهه گذشتهشان همین شنیدن است!
۳- شورای سیاستگذاری و سازمان تبلیغات و بسیج اساتید؛ ائمه جمعه، روحانیون و فعالان حزباللهی را ملزم به این اُذُن خیر کنند. تاکید کنند: بیشتر بشنوید و کمتر بگویید! خدا میداند راهی بهتر از این برای گام دوم انقلاب نیست! تیزیها و تندیهای در فکر و بیان -که حاصل فقط با خودی سخن گفتن است- گرفته میشود و انقلابیگری متین و معقول شکل میگیرد. جای انفعال از اصول و آرمانها، روشها و بیانها نو میشود.
۴- میدانم از این کارگاه عملی بسیاری از متصدیان سیاست، فرهنگ، اقتصاد، امنیت و قضا، باز طفره میروند. دانشجویان تومار دعوت از مسؤولان مرتبط را ساز کنند و مدعو را به خیل دانشجوی کف دانشگاه بسپارند تا اُذُن خیر شکل بگیرد.
هنر شنیدن قدم اول برای بازگشت «امر سیاسی» به دانشگاه است. هیاهوها و حتی ناسزاهای امروز در دید عمیق، همسنگ بیتفاوتی دیروز کف دانشگاه است. با گوش فعال، امر سیاسی بازمیگردد؛ فحاشیها نخواهد ماند!
حرف سوم را رساتر بیان کنیم
بارها در سخنرانیها و مکتوباتم به عرض رساندهام که ما در انقلاب با 3 حرف و 3 موضع مواجه بودیم، یکی حرف غربگرایان، اینها از اول انقلاب تاکنون به دنبال تحقق ارزشهای غربی و سوق دادن جامعه به سمت الگوهای مدرن بودهاند. آنها به دنبال حذف ارزشهای دینی و بومی ایران هستند و حتی نسبت به زبان و رسمالخط فارسی هم موضع دارند. حرف دوم، موضع متحجران است. جریان واپسگرایی که هندسه معرفتی اسلام را درست نفهمیده است، هندسهای که در قاعده آن اقامه قسط و عدل است. این جریان میخواهد به آموزههای سنتی به هر بهایی پایبند باشد و از اجتهاد پویا عاجز است. این جریان اسلام را به عنوان یک مکتب آزادیخواه و عدالتگستر نمیبینید و دغدغهها و زیست او، هیچ نسبتی با تحولخواهی ندارد. این همان جریانی است که در برابر نوآوریهای امام خمینی(ره) ایستاد، آن هم از موضع فقه و اصول و دیانت! این جریان هم از اول انقلاب در جریان انقلاب اسلامی حضور داشته است و هنوز هم حضور دارد و من احساس میکنم در چند سال اخیر صدای آن هم بلندتر شده است.
اما حرف سوم، موضع مترقی جریانی است علیه تجدد و تحجر؛ جریانی که با محوریت عقل و شریعت، خوانشی نو و معقول از دینداری، توسعه، عدالت، قسط و آزادی دارد. از قضا همین جریان بود که توانست رای اکثریت مردم را در آری گفتن به جمهوری اسلامی بگیرد، یعنی مردم به این جریان، آری گفتند اما متاسفانه به دلایل متعدد هر چه از انقلاب فاصله گرفتیم صدای این جریان کمتر شنیده شد. این جریان، امتداد اندیشههای امام خمینی، رهبر بزرگوار انقلاب، شهید بهشتی و شهید مطهری است. اندیشههایی که بر مبنای فطرت و عقل سلیم با مخاطبان سخن میگوید و بدون نفی ارزشها یا تحجر و تعصب بر برخی ارزشهای دستهچندم، مخاطب را سمت و سوی الهی میدهد.
شما کتاب «موقعیت زن از نظر اسلام» که متعلق به شهید بهشتی است را مطالعه کنید. ببینید بدون اینکه ذرهای از شریعت فاصله بگیرد و بخواهد به دامن غربزدگی بیفتد، در بستر شریعت چگونه بر مبنای عقلانیت در باب زن و حجاب سخن میگوید بدون اینکه مخاطب به دام واکنش تند و عصبی بیفتد. این را مقایسه کنید با اظهارات برخی تریبونداران که سخنان آنان درباره حجاب و زن مایه تهاجم و واکنش تند برخی شنوندگان میشود یا خوراک رسانهای دشمن را برای مانور علیه اسلام فراهم میکند.
مطمئن باشید هر قدر حرف سوم درستتر و بهتر و رساتر زده شود، چون حرف این جریان بر مبنای فطرت است، اقبال عمومی بیشتری خواهد یافت.
این نکته را هم دقت داشته باشید که در دودستگیهای رسانهای، هژمونیک و هیجانی، حرف سوم شنیده نمیشود!
دسته اول اینگونه شدهاند: از انتقاد به رویه گشت ارشاد، به ضدیت با اصل آن و علیه حجاب الزامی و اسلام سیاسی (که حکومت در ارزشها دخالت کند) کشیده شدهاند و با لبه مخالفان نظام جمهوری اسلامی مماس شدهاند.
دسته دوم اینگونه شدهاند: ماجراها را صرفا یک اتفاق (آن هم قابل توجیه) دیده، همین روش را درست و عمل به قانون و شرع دانسته و حجاب الزامی و گشت ارشاد را سنگر مقاومت علیه دشمن برانداز قرار دادهاند که حتی عیب و نقص احتمالیاش هم قابل اغماض است! بلکه اصلا جنگ روایت و رسانه است که بد جلوه میدهد! و...
حرف سوم؛ نه مخالف اسلام سیاسی و دخالت حاکمیت در ارزشهاست و نه حجاب را بیاهمیت و حتی غیرقابل الزام میداند؛ لکن رویه ناقص و معیوب جاری در گشت ارشاد را تبعیضی، دینبازی و بالطبع دارای اثر معکوس میداند!
ارسال به دوستان
نماهنگ «برای دختر همسایه» اثری آگاهیبخش در راستای مقابله با جنگ شناختی دشمن است
برای آگاهی
گروه فرهنگ و هنر: نماهنگ «برای دختر همسایه» در روزهای گذشته بازتاب فراوانی در شبکههای اجتماعی داشته است. «برای دختر همسایه» با مضمون قابل تاملی درباره حضور 20 ساله آمریکا در افغانستان و آثار و عواقب این حضور که ابتداییترینش سلب آزادی از زنان و دختران افغانستانی بوده، بازخوردهای مثبتی در شبکههای اجتماعی داشته است. این نماهنگ تم موسیقی «برای» که در ابتدای اغتشاشات اخیر منتشر و شنیده شد، ساخته شده و به نوعی در نقد محتوای آن است. «برای دختر همسایه» با عباراتی که در پایانش ذکر میشود، از جمله عبارت «برای آگاهی»، واکنش موفقی به ترانه قبلی است، چرا که مقدمه «آزادی» آگاهی است و تجربه کشورهای همسایه از حضور طولانیمدت آمریکا پیش چشم جماعتی است که هنوز خواب آمریکا را میبینند. یکی از مولفههای مهم که نماهنگ «برای دختر همسایه» را پرمخاطب کرده است، وجه هنری آن است. این نماهنگ از خوانندگان زن برای انتقال پیام خود استفاده کرده است و با درهم آمیختن تصاویری از جنایات آمریکا و عواقب حضور آمریکا در افغانستان توانسته ترکیبی تاثیرگذار بسازد.
این نماهنگ از سوی دیگر وجه قابل تاملی از جنگ شناختی که این روزها علیه مردم ایران صورت گرفته را آشکار میکند. در جنگ ترکیبی که علیه ایران در جریان است، یکی از تلاشهای عمده آسیب به شناخت مردم از پدیدهها است. به عنوان مثال در حالی که ایران در راه مبارزه با داعش هزینههای بسیاری متحمل شده و عملیات از بین بردن داعش در عراق و سوریه را فرماندهی و عزیزترین فرزندانش را در این مسیر اهدا کرده اما امروز چنان آسیبی به شناخت اقلیتی وارد شده است که حمله داعش به شاهچراغ را حتی پس از اعلام رسمی از سوی داعش نمیپذیرند و تبلیغات بیگانه به سمتی میرود که واقعیت مبارزه ایران با داعش خدشهدار شود. در چنین جنگ شناختی و ترکیبی، آگاهیبخشی و تصحیح شناخت مردم کاری است که باید از طریق هنر و رسانه انجام شود. در جنگ شناختی اخیر که باعث شده آگاهی مردم تقلیل پیدا کرده یا از بین برود و حافظه تاریخی بخشی از مردم که باید تجربه تاریخی را به نسل بعدی منتقل کنند، آسیب ببیند، «برای دختر همسایه» روایتی از حضور آمریکا در افغانستان ارائه میدهد؛ روایتی که آگاهیبخش و تاثیرگذار است و به مقابله با جنگ شناختی دشمن میپردازد، بویژه آمریکا که در تحرکات اخیر ایران نیز مبالغ هنگفتی هزینه کرده است. در یکی از گزارشهای تحقیقی که در این باره از سوی یک گزارشگر بریتانیایی در روزهای آغازین آشوبها در ایران منتشر شد، به هزینههایی که ایالاتمتحده برای ادامهدار کردن آشوبها در ایران انجام داده به تفصیل پرداخته شده است. این گزارش البته تکذیب هم نشد. «کیت کلارنبرگ» روزنامهنگار تحقیقی انگلیسی با انتشار گزارشی با عنوان «رمزگشایی از جنگ آنلاین پنتاگون علیه ایران» نوشته ناآرامیهای اخیر در ایران از خارج تحریک و مهندسی میشود و با استناد به تحقیقات جدید استدلال میکند که چگونه «کلیک یک دکمه در آمریکا، موجب بروز خشونت در خیابانهای تهران میشود». کیت کلارنبرگ در بخشی از گزارش خود با عنوان عملیات در ایران از ساخت کاربران جعلی برای تاثیرگذاری بر روان مردم توسط سنتکام اینطور توضیح میدهد: «ایران در حوزه جغرافیایی و دستور کار سنتکام قرار دارد و با توجه به موقعیت دیرینه جمهوری اسلامی در جایگاه دشمن اصلی آمریکا، شاید مایه تعجب نباشد اگر قسمت چشمگیری از تلاشهای جنگ روانی و اشاعه اطلاعات جعلی این بخش از پنتاگون به این سمت هدایت شده باشد. ایجاد و ساخت رسانههای جعلی که به زبان فارسی محتوا تولید میکنند، مهمترین راهبردی است که کارشناسان جنگ روانی ارتش آمریکا به کار میگیرند. در همین رابطه شمار زیادی کانال، صفحه و حسابهای آنلاین در توئیتر، فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و حتی تلگرام ایجاد و اداره میشود. سنتکام در برخی موارد، همچنین روزنامهنگاران و کارشناسان جعلی با «دنبالکننده» (Follower) زیاد در این شبکهها و پیامرسانهای اجتماعی ایجاد کرده که تصویر نمایه (پروفایل) آنها با هوش مصنوعی ساخته شده است. بخشی از مطالب این رسانههای جعلی تولیدی است اما بخش زیادی از خروجی آنها تغییر و بازنشر مطالب و محتواهای سازمانهای تبلیغاتی مانند «رادیو فردا» و «صدای آمریکا فارسی» است. آنها همچنین مطالب شبکه و وبسایت «ایران اینترنشنال» را تغییر داده و بازنشر میکنند که در انگلیس مستقر است و به نظر میرسد از عربستان سعودی کمک مالی دریافت میکند. نظرات اشخاص جعلی نیز در این رسانهها منتشر میشود؛ شخصیتهایی که معمولا برای افزایش اعتبار و اصالت خود، محتوای غیرسیاسی مانند اشعار فارسی و عکس غذاهای ایرانی را منتشر میکنند. این شخصیتها و حسابهای جعلی با مردم عادی ایران در توئیتر وارد تعامل میشوند و اغلب درباره مسائل روز در فضای مجازی با آنها شوخی میکنند. باتها و ترولهای پنتاگون برای تأثیرگذاری بر ادراک و ایجاد تعامل (با خوانندگان) از تکنیکها و رویکردهای مختلف استفاده میکنند. به عنوان مثال دیدگاهها و مطالبی درباره نقد سیاست خارجی دولت ایران و مسائل اجتماعی منتشر میکنند. کارشناسان و پژوهشگران میگویند هدف این تلاشها نامشخص است، اگر چه توضیح واضح آن این است که پنتاگون از این طریق به دنبال ایجاد نارضایتی در میان مردم ایران است».
رویکردهای خصمانه، تنها از طریق آگاهیبخشیهای متکثر و متعدد خنثی میشود. آگاهیبخشی هنری میتواند تاثیرگذارتر باشد. نماهنگ «برای دختر همسایه» از این منظر نیز قابل تحسین است.
ارسال به دوستان
اعتراف مهم رئیسجمهور آمریکا
بایدن: آمریکاییها مستأصل هستند
انتقاد جمهوریخواهان از ترامپ پس از شکل نگرفتن موج قرمز در انتخابات
گروه بینالملل: رئیسجمهور آمریکا بعد از اعلام نتایج بیشتر کرسیهای انتخابات کنگره و برخی فرمانداریهای این کشور اعلام کرد برخی مردم که رأی دادهاند، مستاصل هستند.
جو بایدن بامداد پنجشنبه در نشستی خبری برای سخنرانی درباره انتخابات میاندورهای کنگره این کشور شرکت کرد. بایدن گفت: «موج قرمز بزرگ (اصطلاحی که جمهوریخواهان درباره پیروزی احتمالی خود به کار میبردند) رخ نداد». وی توضیح داد: «روز خوبی برای دموکراسی و روز خوبی برای آمریکا بود. البته رأیدهندگان در انتخابات شفاف گفتند مستأصل شدهاند، من این را درک میکنم». به نوشته رسانههای آمریکایی، رئیسجمهور آمریکا اظهار داشت: «مردم آمریکا حرفشان را زدند و ثابت کردند دموکراسی هویت ما است. رسانهها انتظار موج قرمز بزرگی داشتند اما این اتفاق نیفتاد و مردم انتظار دارند ما خوب عمل کنیم». بایدن با تاریخی خواندن میزان مشارکت در انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا تصریح کرد: «رایدهندگان به وضوح ناامید شدهاند و من این را با توجه به شرایط ۲ سال گذشته درک میکنم. نسبت به موضع مردم آمریکا درباره آنچه به دست آوردهایم خوشبین هستم». وی در تعریف از اقدامات خود در ۲ سال ریاستجمهوریاش گفت: «سیاستهای اقتصادی منجر به ایجاد ۱۰ میلیون شغل جدید شد و این یک عدد تاریخی است. ما بهتر از هر کشور توسعهیافته دیگری با موضوع تورم برخورد میکنیم و نرخ بیکاری به پایینترین سطح خود یعنی 3.7 درصد رسیده است». رئیسجمهور آمریکا ادامه داد: «اکثریت مردم آمریکا از برنامه اقتصادی من حمایت میکنند. ما باید معافیتهای مالیاتی را برای طبقه کارگر تصویب کنیم، نه برای ثروتمندان. هر قانونی را که کنگره برای ممنوعیت سقط جنین تصویب کند، وتو خواهم کرد». بایدن ضمن اشاره به تمایل خود برای همکاری با جمهوریخواهان بدون توجه به نتایج انتخابات افزود: «به مقابله با تجاوز روسیه به اوکراین ادامه خواهیم داد و پس از بازگشت از سفر خارجی، رهبران هر 2 حزب را به کاخ سفید دعوت خواهم کرد». وی در ادامه اظهارات پوپولیستی خود گفت: «زمانی که مردم آمریکا از دستاوردهای ما مطلع شوند، حمایت بیشتری خواهیم داشت. من سلاحهای تهاجمی را ممنوع میکنم و رویکرد را تغییر نمیدهم. هنوز امکان حفظ اکثریت دموکراتها در مجلس نمایندگان وجود دارد و ما فقط چند کرسی را از دست دادیم». رئیسجمهور آمریکا همچنین اضافه کرد: «دیدن عقبنشینی روسیه در خرسون یک روز پس از انتخابات قابل توجه است و میدانستیم با مشکلات زیادی روبهرو هستند. ما فرصت خواهیم داشت درباره گامهای بعدی روسیه در اجلاس گروه ۲۰ صحبت کنیم. روسها منتظر نتایج انتخابات میاندورهای بودند تا خروج خود از خرسون را اعلام کنند». بایدن با بیان اینکه نمیتواند اقدامات جمهوریخواهان را کنترل کند، گفت: «اما به کار برای بهبود زندگی آمریکاییها ادامه خواهم داد. اکثریت رهبران خارجی به دنبال همکاری و تعامل با ایالات متحده هستند. من در طول سالها با تعدادی از جمهوریخواهان کار کردهام و آنها افراد صادقی هستند، در حالی که گروه «ماگا» (ترامپ و حامیانش) در اقلیت است». وی ضمن اعلام نامزدی خود در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ توضیح داد: «حزب دموکرات بر خلاف همه انتظارات خوب عمل کرده است و من قصد دارم دوباره نامزد ریاستجمهوری شوم اما در تصمیمگیری عجله نخواهم کرد. من تلاش میکنم مطمئن شوم دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا به ریاستجمهوری بازنگردد». اظهارات بایدن در حالی است که طبق گزارش «سیانان»، در رقابت بر سر مجلس نمایندگان، جمهوریخواهان تا این لحظه ۲۰۴ و دموکراتها ۱۸۷ کرسی به دست آوردهاند. در مجلس سنا نیز تاکنون جمهوریخواهان با پیشتازی یک کرسی، به ۴۹ و دموکراتها به ۴۸ کرسی دست یافتهاند.
در این میان برخی جمهوریخواهان نیز از دونالد ترامپ بشدت عصبانی هستند. آنها معتقدند فعالیت ترامپ باعث شد نتوانند آن «موج قرمز» را که مدنظرشان بود در انتخابات کنگره شکل دهند. راهبرد دموکراتها هم بر این اساس بود که در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه از جناح تند و افراطی جمهوریخواه حمایت کنند تا در دوره اصلی انتخابات آنها به افراد میانهرو چپگرای جوان دموکرات ببازند. این انتقادها باعث شد «کوین مککارتی» رهبر فعلی جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان به شکایت علیه ترامپ بپردازد. او گفت نمیتواند خیلی خوشحال باشد که «موج قرمزی» که قرار بود او را به عنوان رئیس مجلس نمایندگان معرفی کند، محقق نمیشود.
شبکه «انبیسی نیوز» بر اساس محاسبات خود پیشبینی کرده نتیجه نهایی انتخابات مجلس نمایندگان آمریکا، اختصاص ۲۲۰ کرسی به جمهوریخواهان و ۲۱۵ کرسی به دموکراتها خواهد بود که با این حساب کنترل این مجلس برای 2 سال آینده در اختیار حزب جمهوریخواه آمریکا قرار میگیرد. البته کسب این میزان رای توسط جمهوریخواهان باب میلشان نبود. دوره قبل مجلس نمایندگان 199 کرسی در اختیار جمهوریخواهان و 235 کرسی در اختیار دموکراتها بود که با این موضوع به نظر میرسد 20 کرسی دموکراتها از دست رفته است. در مجلس سنا اما موضوع متفاوت است و دموکراتها خوب ظاهر شدند و به نظر میرسد تعداد کرسیها برابر 50 شود. در این صورت معاون رئیسجمهور آمریکا به عنوان نفر 101 در مجلس سنا ریاست آن را بر عهده خواهد داشت. به این ترتیب کاملا هریس، معاون بایدن به عنوان نفر 101 به سنا خواهد رفت و به همین دلیل سنا در اختیار دموکراتها قرار میگیرد. نکته مهم و بعدی انتخابات آمریکا رأی آوردن افراد رادیکال ۲ جناح بود. از سوی جمهوریخواهان بسیاری از طرفداران ترامپ توانستند به مجلس نمایندگان و سنا راه یابند. از طرف دموکراتها هم ترقیخواهان و چپگرایان طرفدار برنی سندرز رای خوبی به دست آوردند. همین موضوع سبب ناراحتی شدید ترامپ شد و در جریان رأیگیری در توئیتی نوشت: «اهالی آریزونا از صفوف رایگیری تا زمانی که رأیهایتان را در صندوق نینداختید، خارج نشوید. آنها تلاش میکنند با ماشینهای رایشماری افتضاح، انتخابات را بدزدند و در اعلام نتایج تاخیر بیندازند. اجازه ندهید این اتفاق بیفتد».
از نکات قابل توجه در این انتخابات این بود که ترامپ روز سهشنبه در انتخابات ایالت فلوریدا به «ران دیسانتیس» رای داد. دیسانتیس یکی از اصلیترین رقبای دونالد ترامپ در رقابتهای درونحزبی برای انتخاب نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ خواهد بود. ترامپ هنگام ترک محل رایدهی در «پامبیچ» در فلوریدا در پاسخ به این سوال که آیا به دیسانتیس رای داده است، گفت: «بله!» در این میان افراد مطلع مدعی شدند رئیسجمهور سابق آمریکا قصد دارد نامزدی خود در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا را اعلام کند. ترامپ از زمان خروج از کاخ سفید به برگزاری تجمعات مشابه انتخاباتی در بیشتر مناطق آمریکا ادامه داده اما تاکنون حضورش در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا را رسما تایید نکرده است. رئیسجمهور سابق آمریکا در روزهای گذشته گفته بود احتمال خیلی زیادی وجود دارد که نامزد شود و خیلی زود قصد خود را اعلام خواهد کرد. وی همچنین توصیه کرده بود طرفدارانش تجمع اوهایو را دنبال کنند تا در جریان قرار بگیرند.
روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» در مطلبی که روز پنجشنبه (۱۰ نوامبر) درباره نتایج انتخابات میاندورهای آمریکا منتشر کرد، نوشت شکست نمایندگان آمریکایی طرفدار رژیم صهیونیستی، ضربه بزرگی را به جناح حامی تلآویو وارد کرده است. طبق گزارش وبگاه شبکه المیادین، هاآرتص با اشاره به اینکه «اکنون نمایندگان رادیکال حزب جمهوریخواه درگیر بحث یهودستیزی در سراسر آمریکا هستند» نوشت: «صرف نظر از اینکه جمهوریخواهان در نهایت قدرت مجلس نمایندگان یا سنا را به دست خواهند آورد، انتخابات میاندورهای، ناامیدی بزرگی برای حزب جمهوریخواه رقم زد».
این روزنامه در ادامه تایید کرد: «کمیته روابط آمریکایی- اسرائیلی (آیپک) در 2 رقابت مهم در انتخابات میاندورهای آمریکا شکست خورد؛ اولی در ویرجینیا بود، جایی که آیلین لوریا، نماینده دموکرات طرفدار اسرائیل شکست خورد». هاآرتص رأی نیاوردن لوریا را ضربه بزرگی به حزب دموکرات و جناح طرفدار رژیم صهیونیستی توصیف کرد و افزود: «عملکرد آیپک در پنسیلوانیا هم بهتر از این نبود، زیرا سامر لی، نماینده دموکراتها رقیب جمهوریخواه خود، مایک دویل را شکست داد. آن هم در شرایطی که گروه حامی اسرائیل بیش از یک میلیون دلار در روزهای پایانی این کارزار انتخاباتی هزینه کرد». این روزنامه در گزارشش خاطرنشان کرد: «این دومین بار است که آیپک در سال جاری مبالغ هنگفتی را علیه لی هزینه میکند. یک فرد یهودی به نام «رونالد لادر» ۱۱ میلیون دلار برای حمایت از نماینده جمهوریخواه «لی زلدین» هزینه کرد اما در نهایت «کتی هوکول» رقیب دموکرات او رای آورد. نکته قابل توجه این است که دموکراتها پس از پیشتازی «جان فترمن» در پنسیلوانیا بر «محمد اوز» نامزد مورد حمایت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، کرسی مهمی را در رقابت برای کنترل مجلس سنا به دست آوردند».
ارسال به دوستان
گزافهگوییهای دیکتاتور باکو
گزافهگوییهای دیکتاتور باکو
مهدی سیفتبریزی*: با سخنرانی الهام علیاف در مراسم افتتاحیه اجلاس کشورهای ترکزبان، به نظر میرسد تنشهای موجود میان ایران و رژیم باکو وارد مرحله جدید و بدون بازگشتی شده است. نقطه شروع دور تازه و اینبار جدی تنشهای موجود میان 2 کشور را باید در تغییرات ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی پیگیری کرد؛ جایی که جنگ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان در سال 2020 بر سر مناطقی از قرهباغ کوهستانی و بازگشت برخی سرزمینها مانند «شوشی»، حاکمان متوهم باکو را بر آن داشت با تغییر نقشه ژئوپلیتیک و جابهجایی مرزهای کشورهای منطقه، مقدمات دستیابی به رویای امپراتوری ترکان را محقق کنند. شاید برخی ریشه مشکلات و تنشهای موجود میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم باکو را که در یک سال اخیر نمود خارجی پیدا کرده و نه تنها در رسانهها، بلکه در سخنان و موضعگیریهای سران 2 کشور به وضوح قابل رویت است، ماحصل رقابتهای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک میان 2 کشور بدانند. ترویج این نوع نگاه در جامعه و در میان پژوهشگران و سیاستمداران اگر نگوییم حاصل نفوذ عوامل جمهوری باکو است، حتما از جهل، کجفهمی و سادهانگاری افراد و این دست رسانهها نسبت به ریشههای اصلی اختلافات نشأت میگیرد، هرچند مطمئنا عوامل ذکر شده نقش کاتالیزور و شتابدهنده در روند تقابلی میان 2 کشور را بر عهده دارند. سخنان دیکتاتور باکو در جمع رهبران کشورهای ترکزبان بخوبی نمایانگر عمق اختلافات قومی، مذهبی و سرزمینی میان ایران و رهبران سرزمینهای شمال ارس است که در سالهای گذشته با صبر استراتژیک از سوی مقامات ایران مدیریت و کنترل شده است. روند تقابلی دولت علیاف با ایران، پس از دیدار وی با ولادیمیر پوتین و نیکول پاشینیان در نشست سوچی و عدم دستیابی به اهداف خود در این دیدار و فریز ماندن اختلافات میان آذربایجان و ارمنستان رو به فزونی گذاشت، به نحوی که وی در این مدت کوتاه دعوت ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران را نپذیرفت و در سخنرانیای که در شوشی به مناسبت جنگ 2020 انجام داد به صورت مستقیم ایران را تهدید به عملیات نظامی کرد(!) همچنین رسانههای رسمی این کشور به صورت کاملا خصمانه به سیاستهای منطقهای ایران حمله کرده و تهدید به تخریب سفارت کشورمان در باکو کردند که موجب فراخواندن سفیر آذربایجان به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی شد.
البته به نظر میرسد این روند پس از ورود و اظهار نظر مستقیم علیاف درباره موضوع قومیتها در ایران و تحریک گسلهای قومیتی، حمایت از نیروهای پانترک جداییطلب بویژه در جریان اغتشاشات اخیر و همچنین ایفای نقش اول در جریان ترور شاهچراغ به گفته مقامات امنیتی کشور به پایان رسیده و جهتی معکوس به خود بگیرد. وی در این سخنرانی با تهدید تمامیت ارضی ایران و اشاره مستقیم به جمعیت 40 میلیونی آذریهای ایران از برنامهریزی به منظور جذب دائمی آنان در سازمان کشورهای ترکزبان سخن به میان آورد. وی در ادامه با بیان این موضوع که «نسل جوان در جهان ترک باید فرصت تحصیل به زبان مادری خود را در مدارس کشورهای محل زندگی خود داشته باشند؛ متاسفانه اکثر 40 میلیون آذربایجانی ساکن خارج از مرزهای آذربایجان از این فرصت محروم هستند» سعی در دمیدن در آتش چالشهای قومیتی در فضای ملتهب این روزهای کشور را داشت. سخنان علیاف مطمئنا در یک پازل طراحی شده ضد امنیت ملی جمهوری اسلامی در یک بازه میانمدت بیان شده است. موید این موضوع را میتوان در حمایت کامل کاخسفید از دولت جمهوری باکو در مقابل ایران دانست. همچنین گستاخیهای دیکتاتور باکو را باید در نتیجه انتخابات رژیم صهیونیستی و پیروزی نتانیاهو جستوجو کرد، زیرا علیاف «بیبی» را نزدیکترین متحد خود در تقابل با ایران میداند.
* پژوهشگر مسائل بینالملل
ارسال به دوستان
پاتک تلویزیون ایران به تلویزیون سعودی اینترنشنال و بیبیسی فارسی
فضاحت دروغگوها
گروه سیاسی: بیبیسیفارسی و تلویزیون سعودی اینترنشنال، تصاویر ساختگی توسط یک خبرنگار ایرانی از بومهن را به عنوان اعتصاب سراسری در کامیاران منتشر کردند(!) به گزارش «وطنامروز»، رسانههای فارسیزبان خارج از کشور این روزها داغترین فیکنیوز دنیا به حساب میآیند؛ رسانههایی که برای روشن نگهداشتن آتش آشوب و اغتشاش حاضر به انتشار هر خبر و تصویر کذبی هستند. بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال و منوتو به عنوان مهمترین کانالهای فارسیزبان که این روزها وظیفه هدایت آشوبگران و ناآرامی روانی جامعه را بر عهده دارند، در 50 روز گذشته بارها در جایگاه فیکنیوز ظاهر شدهاند؛ فیکنیوزی که پروژه کشتهسازی، انتشار تصاویر غیرواقعی و... را با انتشار روزانه اخبار مختلف پیگیری میکند. در جدیدترین مورد آنها با انتشار تصاویری که خبرنگاران صداوسیما به شکل عامدانه برای آنها ارسال کرده بودند، رسوایی آفریدند. خبرنگاران صداوسیما در حرکتی جالب توجه در ساعات اولیه 26 مهرماه با حضور در شهرستان بومهن در استان تهران اقدام به ضبط کلیپی از مغازههای سطح این شهرستان کردند که هنوز کار خود را شروع نکرده بودند. آنها کلیپهای ضبط شده را نه در آن تاریخ، بلکه 17 آبانماه با عنوان «اعتصاب بازاریان در شهرستان کامیاران استان کردستان» برای ادمین کانالهای بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال و منوتو ارسال کردند و این 3 شبکه ضدایرانی نیز کلیپهای دریافتی را بدون راستیآزمایی، یک روز بعد در 18 آبان با تیتر اعتصابات سراسری در کامیاران کردستان منتشر کردند.
اعتراف خبرنگار بیبیسی فارسی: هدف جنگ داخلی است!
یک فایل صوتی دیگر از مکالمات رعنا رحیمپور، خبرنگار بیبیسی افشا شده که او این بار با صراحت بیشتری از طراحی شبکه سعودی اینترنشنال برای تجزیه ایران میگوید. در مکالمه قبلیای که از او افشا شده بود، خبرنگار بیبیسی تاکید داشت هدف پشتپرده آشوبطلبیها نه دموکراسی، بلکه تجزیه است! در این فایل جدید هم که گروههای اپوزیسیون در فضای مجازی منتشر کردهاند، رحیمپور میگوید: «باید بفهمید منظور من چیه. کشورهای منطقه، ایران دموکراتیک که نمیخواهند». او سپس به شورشهای خیابانی اشاره و میگوید از خشونتی که در روزهای اخیر دیده ترسیده و تعجب کرده و اگر این روند ادامه پیدا کند «به سمت جنگ داخلی پیش خواهد رفت». او میگوید: «جنگ داخلی مگه چطوریه؟ طرف میگوید دفعه بعد سرت را میبریم». مجری شبکه بیبیسی درحالی از دستور کار تجزیهطلبی ایراناینترنشنال پرده برداشته است که رسانه محل کار خودش نیز در پوشش اخبار اغتشاشات ایران متفاوت از رقیب سعودی خود عمل نکرده و پایاپای آن پیش رفته است.
ارسال به دوستان
افتتاح 154 کیلومتر از خط آهن چابهار- زاهدان با حضور معاون اول رئیسجمهور
از سیستانوبلوچستان به آسیای میانه
معاون اول رئیسجمهور با تاکید بر اینکه لکوموتیو پیشرفت کشور بهرغم همه کارشکنیهای دشمن چه در داخل و چه در خارج از کشور به حرکت درآمده است و دیگر کسی نمیتواند آن را متوقف کند، تصریح کرد: تغییر ریل پیشرفت کشور اتفاق افتاده و دیگر به عقب باز نخواهد گشت و با تمام توان با کمک مردم این ریل جدید را به پیش خواهیم برد.
محمد مخبر پنجشنبه در مراسم بهرهبرداری از راهآهن خاش- زاهدان (154 کیلومتر از خطآهن چابهار- زاهدان) با تاکید بر اینکه دشمنان ملت همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و منابع ایران به دنبال تسلط بر کشور بودهاند، افزود: استعمارگران و نظام سلطه همواره سیاست وابستگی مردم ایران را پیگیری کرده و بویژه زمانی که احساس کردند ایران در حال استقلال و یک جهش جدی است به گونهای توطئهریزی کردند که کشور محتاج آنان باشد.
معاون اول رئیسجمهور با اشاره به اینکه منطقه سیستانوبلوچستان زمانی تامینکننده بزرگ مواد پروتئینی و کشاورزی کشور بود، ادامه داد: دشمنان ملت هرگز نتوانستند این خودکفایی مردم منطقه را تحمل کنند و بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کردند در هر استان و ناحیهای با ایجاد توطئه و تفرقه انسجام ملی را خدشهدار کنند.
وی با تاکید بر اینکه لکوموتیو پیشرفت کشور با بالاترین سرعت به حرکت درآمده است، به اقدامات دولت سیزدهم در راستای رفع مشکلات استان سیستانوبلوچستان اشاره کرد و افزود: بزودی با شیرینسازی آب دریا و استخراج آبهای ژرف مشکلات آب این منطقه حل خواهد شد.
مخبر در ادامه به تشریح اقدامات دولت در راستای آبادانی و پیشرفت استان سیستانوبلوچستان پرداخت و اظهار داشت: دولت مردمی برای حل مشکلات آب، مسکن، اشتغالزایی و حملونقل این استان مصمم است و البته سیستانوبلوچستان با دسترسی به اقیانوس و مرزهای زمینی پهناور میتواند این منطقه و کشور را از نظر اقتصادی احیا کند.
وی با اشاره به سفر اخیرش به کشور روسیه و شرکت در کنفرانس کشورهای حاشیه دریای خزر گفت: تمام کشورهای حاشیه دریای خزر به دنبال حل مشکلات ترانزیتی خود از طریق ایران هستند، چرا که از مسیر ترانزیتی ایران میتوانند براحتی و تنها ظرف چند روز دسترسیهای بینالمللی داشته باشند.
معاون اول رئیسجمهور تاکید کرد: دولت نسبت به استان پهناور سیستان و بلوچستان نگاه ویژه دارد که میتوان با اتکا به امکانات و ظرفیتهای این خطه کشور را اداره کرد و یکی از این نعمتها وجود پهنهای بزرگ از معدن مس در این منطقه است تا جایی که میتواند برای کشور سالانه ۲۰ میلیارد دلار درآمدزایی داشته باشد و این گنج پنهان باید در اختیار مردم قرار گیرد تا مشکل بیکاری منطقه به صورت کامل حل شود.
مخبر ادامه داد: با کمک انرژی خورشیدی میتوان مشکل برق این منطقه و حتی کشورهای همسایه را نیز حل کرد.
وی همچنین خطوط ریلی و راهآهن را از مزیتهای کشور و راهبرد اساسی دولت سیزدهم عنوان کرد و گفت: توسعه و تکمیل خطوط ملی راهآهن از هدفهای مهم دولت است تا جایی که با اتصال ۶۰ کیلومتر خط ریلی رشت به آستارا و اتصال کریدور شرقی و زاهدان به راهآهن سراسری، زاهدان به فنلاند وصل میشود و همچنین با اتصال ۲ خط ریلی بصره دسترسی ایران تا مدیترانه ایجاد میشود.
در این مراسم راهآهن خاش ـ زاهدان از کریدور شرقی چابهار به زاهدان با حضور معاون اول رئیسجمهور افتتاح شد.
گفتنی است راهآهن چابهار ـ زاهدان با هزینه ۳۶ هزار میلیارد تومانی و با همکاری قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و دولت به طول ۵۷ کیلومتر و ظرفیت اشتغالزایی ۱۴۸ نفر راهاندازی شده است که برای نخستینبار در این پروژه از ریل ملی استفاده و رکورد ریلگذاری در کشور شکسته شده است.
اتصال بندر چابهار به خطوط ریلی و ظرفیت باری تا
۷ میلیون تن ویژگی مهم راهآهن خاش ـ زاهدان است.
از اهداف اصلی این خط ایجاد کریدور ریلی شرق کشور، اتصال بندر تجاری، ترانزیتی، اقتصادی و گردشگری چابهار به شبکه ریلی کشور و کشورهای آسیای میانه، کمک به توسعه سواحل مکران، ایجاد بستر مناسب برای توسعه و رشد اقتصادی سیستانوبلوچستان و اتصال کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|